روزها در گذر زمان به محرم مي رسند به ماهي متفاوت از همه ماههايي که هر سال تجربه 
کرده ايم و مي کنيم. ماهي که ديرگاهي است دلها و ذهن هاي فراواني را به خود مشغول 
داشته است و باعث آفرينش ها شده است
صد ها سال از آن واقعه عظيم مي گذرد و ميليونها انسان دلبستگي خود به محرم را به 
شکل هايي متفاوت نشان داده اند محرم چون اقيانوسي عظيم سالهاست تلاطم مي کند و ما 
بر کنار ايستادگان، قرنهاست به اندازه درک و معرفتمان محرم را مي فهميم . نمي توان 
انتظار داشت همگان تمامي حقيقت محرم را دريابند اما مي‌توان اين آرزو را داشت به 
روزي برسيم که بدانيم معناي محرم و کربلاي حسين(ع) چيست و بدانيم اين اقيانوس 
خروشان را اعماقي است که بايد براي رسيدن به آن تلاش کرد. محرم اتفاقي نيست که با 
چشم روزمره آن را ببينيم، اتفاقي است شگرف که ما هنوز آن را نشناخته ايم و از محرم 
تنها تشنگي‌ها و گرمايش را مي‌دانيم. حال آن که اندوه حسين(ع) و يارانش، تشنگي 
نبوده است هر چند تشنه بودن و جنگيدن سخت است اما حسين(ع) و ياران باوفايش بزرگتر 
از آن بودند که سر تسليم در برابر تشنگي فرود آورند و از تشنگي بنالند. چگونه 
مي‌توان حسين(ع) و يارانش را تنها در تشنگي ديد و بر تشنگي آن‌ها گريه کرد؟ 
حسين(ع) فراتر از همه تشنگي‌ها و عطش‌ها ايستاده. آنچه حسين(ع) را اندوهگين 
مي‌کند، ذبح شرافت وکرامت انساني است درمسلخ جهل وخودخواهي وانانيت .و حسين(ع) آن 
انسان آزاده‌اي است که همه انسان‌ها را در هر عصر و دوره‌اي به حريت وآزادگي فرا 
مي‌خواند.
بي شک يکي از اعمالي که باعث تقرب به خداوند شده ودر روايات و سيره معصومين عليهم 
السلام بسيار بر آن تاکيد شده است عزاداري بر اهل بيت (ع) مخصوصا سيد و 
سالارشهيدان، ابا عبد الله الحسين عليه السلام مي باشدکه داراي آثار و برکات بي 
شمار بوده و حضرات معصومين عليهم السلام،شيعيان را با گفتار و کردارخويش نسبت به 
برگزاري آن تشويق و ترغيب کرده و خود نيز پرچم دار و جلودار اين حرکت ديني و سياسي 
و اجتماعي بودند چرا که ايشان با تمام وجود به ارزش و اهميت اين امر واقف بوده و 
به ظرفيت هاي عظيم عزاداري به عنوان نماد مبارزه با ظلم و ستم ودين گرايي و کفر 
ستيزي آگاه بودند.
سنت عزاداري،با برخورداري از عشق و محبتي که از امام حسين (ع)در دلها بوده و هست، 
تبديل به يک برنامه گسترده و مردمي و مقدس شده است و هرگز سستي و خاموشي ندارد و 
به برکت آن،اقشار بسياري با امام حسين(ع)و دين و فرهنگ عاشورا آشنا مي شوند.
عاشورا يک «ايست بزرگ» است، در برابر سيل بنيانکن جاهليت در عصر تمدن، در برابر 
اين سقوط ها و انحطاط ها، اين الحادها و ضلالتها، اين ستم ها و بيدادها، در برابر 
اين بشريت فرو رفته در تباهي و اين روزگار سراسر سياهي، در برابر پذيرش ذلت و 
بندگي و وداع با عزت و آزادگي. هنگامي که مي نگريم در «خطبه عاشورا» سخن از عدل مي 
رود و از اينکه عدالت از ميان رفته است. مي فهميم که ما نيز بايد با دفاع از 
«عدالت» فلسفه عاشورا را زنده نگاه بداريم و با قيام براي عدالت از عاشورا دم 
بزنيم و خود را وارث عاشورا بدانيم...
خيز و جامه نيلي کن روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد نوبت محرم شد
پاي خون دل وا کن دست موج پيدا کن
رو به سوي دريا کن ساحلي فراهم شد
گريه کن گلاب افشان گل به خاک مي افتد
باد مهرگان آمد قامت علي خم شد
لازم به ذکراست ؛ به گفته برخي از مورخان ،واقعه عاشورا در روز 21 مهر ماه اتفاق 
افتاده است وچون دهم محرم امسال در بيست و يکم مهرماه واقع شده است ،امسال ،سالي 
است که عزاداري براي امام حسين (ع) ،درست در روز شهادت حضرت ابا عبدا...الحسين (ع) 
برگزارمي شود
حديث روز جمعه 16 مهر 1395
امام زين العابدين عليه السلام
«أيُّما مُؤمِنٍ دَمِعَت عَيناهُ لِقَتلِ الحُسَينِ عليه السلام حَتّى تَسيلَ عَلى 
خَدِّهِ، بَوَّأهُ اللَّهُ بِها في الجَنَّةِ غُرَفاً يَسكُنُها أحقاباً»
«هر مؤمنى كه چشمانش براى كشته شدن حسين عليه السلام گريان شود به طورى كه اشك بر 
گونه هايش سرازير گردد، خداوند به سبب آن او را در غرفه هاى بهشتى جاى دهد كه 
روزگاران درازى را در آنها به سر بَرَد»
ثواب الأعمال : ص 108 ح 1؛ دانشنامه امام حسين عليه السلام: ج10، ص40
احاديثي از امام حسين عليه السلام :
هر يک از دو نفـرى که ميان آنها نزاعى واقع شود و يکـى از آن دو رضايت ديگرى را 
بجـويـد ، سبقت گيـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.
(کشف الغمة في معرفة الائمه ج 2،ص 33)
بخشنده‌ترين مردم کسي است که به آنکه چشم اميد به او نبسته، بخشش ‌کند.
(کشف ‌الغمّة، ج2، ص30 )
عقل جز به پيروي از «حق» کمال نمي يابد آيا نمي بينيد که به حق عمل نمي شود و از 
باطل نهي نمي شود؟
(اعلام الدين، ص 298)
همانا مردمان بنده دنيايند و دين لقلقه زبان آنهاست و هر جا منافعشان [به وسيله 
دين ]بيشتر تأمين شود زبان مى چرخانند و چون به بلا آزموده شوند آنگاه دين داران 
اندكند.
(تحف العقول/ 245)
هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگي کند ، خداوند بيش از آرزوها و 
کفايتش به او عطا کند.
(بحار الأنوار، ج 68، ص 184)

Reply via email to